حالم خوب است!
هنوز خواب می بینم ابری می آید
و مرا
تا سرآغازِ روییدن
بدرقه می کند.
به قلم : سید علی صالحی
عکاس : مونا _ بهوندی
📸AKASBASHI
پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند
او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند
شعر از : علیرضا بدیع
عکاس : مونا _ بهوندی
📸AKASBASHI
از کهن ترین روز سال می آید ،
از آخرین افتادن های برگ های زرد پاییزی ،
از قدمت درخت خرمالویِ در حیاط دلتنگ ،
از انار های شرابی رنگ در پهنای سفره،
از نوای قصه ی دلنشین مادرم ،
از روایت گری شاهنامه
و از فال حافظی ،
شروع زمستانی و در آخرین نقطه ی موهوم روز های پاییزی ایستاده ای ؛ بلند ترین شب سالی !
تو شب چله ای ؛که به روز و شب های پاییزی بدرود می گویی
و من هر سال در این نقطه یِ بی ذوق تورا جشن می گیرم
و شصت ثانیه بیشتر در انتظار قامت سرد زمستان می مانم !
به قلم : مونا بهوندی
عکاس : مونا بهوندی
📸AKASBASHI
ای درخت آشنا
شاخههای خویش را
ناگهان کجا
جا گذاشتی؟
یا به قول خواهرم «فروغ»
دستهای خویش را
در کدام باغچه
عاشقانه کاشتی؟
این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد:
چشمهای من به جای دستهای تو
من به دست تو آب میدهم
تو به چشم من آبرو بده
من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم:
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد
ما دوباره سبز میشویم!
از دفتر: «گلها همه آفتابگردانند»
عکس : مونا_ بهوندی
📸AKASBASHI

ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ،
وقتی نخلی را می خواهند قطع کنند میگویند بکشش!
ﺗﻮ ﮔﻮﯾﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺖ، ﻧﺒﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ.
ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺁﻥ همچون ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ، ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ...!
ﻧﺨﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﻨﯽ میمیرد،
ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ میزنی ﺑﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺷﺎﻥ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻫﻢ میشود.
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪﺍﺵ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺨﻞِ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ!
ﭘﯿﺮِ فلسفه و استاد دانشگاه تهران ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ:
ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ،
ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ! ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ میمیرد، ﻭﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشد ...
نویسنده : دکتر حسام صالح
📸AKASBASHI
عکاس : مونا _ بهوندی